خادم کوی تو میکائیل است چشمه چشم تو رود نیل است خادم قاسم و عبدالله اش بخدا حضرت اسماعیل است حسن جان تا که تو بر سر بازار آیی دکه یوسفیان تعطیل است حسن جان حیف از صحن و سرا محرومی ورنه جا رو کش تو جبریل است حسن جان سحری پیش دله خسته بمان نمکی ذائقه ام را بچشان کیسه بر دوش بیا در کوجه پخش کن بین گدایانت نان اقا زودتر تا که نفهمیده کسی چادر مادر خود را بتکان حسن جان (گفت دستم تو دست مادرم بود نامرد هی جلو میومد ما عقب عقب میرفتیم شونه های مادرم به دیوار خورد شور طوفانی امام علی علیه السلام
روضه امام حسین علیه السلام
شور زیبا حضرت امام حسن علیه السلام
تو ,جان ,حسن ,عقب ,خادم ,مادرم ,حسن جان ,است حسن ,تا که ,کسی چادر ,نفهمیده کسی
درباره این سایت